?
گوگل در استخدام خلاق ترين و ماهرترين ذهن ها، فرايند دقيق استخدام را انجام مي دهد که فراتر از مهارت هاي فني و فکري است. اگرچه اين يک فرايند طولاني است، اما ارزشش را دارد.
سوالات عادي مورد استفاده در مصاحبه ها را فراموش کنيد مانند “بهترين کيفيت و بدترين نقص شما چيست؟”و شروع به استفاده از سوالاتي کنيد که نامزدها را به فکر خارج از چارچوب مي اندازد. به اين ترتيب، شما مي توانيد به يک پايگاه کارمندي نوآورانه و خاص براي اهداف خود برسيد.
گوگل يک روش خاص براي سازماندهي خود به صورت سلسله مراتبي دارد. که اساساً بسياري از شخصيت هاي معتبر را رد مي کند. تيم آن متشکل از تعداد کمتري از مديران و يک مدير گروه است.
اين امر فضاي باز و مساعدتري را براي بيان نظرات و عقايد کارکنان ايجاد مي کند. با يک سازمان ساختاري که سعي دارد روابط قدرت بين کارمندان را نرم کند، مي توان فضا را براي بحث هاي دموکراتيک بازتر باز کرد.
گوگل از اعداد و داده هاي جمع آوري شده توسط منابع انساني به عنوان پتانسيلي براي پيشرفت کارمندان خود استفاده مي کند. با اين تحليل داده ها ، تصميم گيري بسيار دقيق تر مي شود. به عنوان مثال، وقتي گوگل متوجه شد که ن تيمش دو برابر مردان استعفا مي دهند، منابع انساني تشخيص داد که اين ميزان به شرايط مزاياي مرخصي زايمان مربوط است.
به اين ترتيب ، اين شرکت سياست هاي خاص خود را تغيير داده و موفق به کنترل گردش مالي شد. اين فقط به لطف فرهنگ سازماني گوگل امکان پذير بود.
از زمان تاسيس، گوگل ليستي از مقادير اساسي شرکت داشته است که امروزه نحوه کار شرکت را تعريف مي کند. گوگل با نوآوري به عنوان يکي از ارکان اصلي خود، از منابع خود براي تقويت خلاقيت و هدفمند کردن کار کارمندان خود استفاده مي کند.
داشتن يک مأموريت کاملاً مشخص محيطي را پرورش مي دهد که مردم بدانند چرا کاري را که انجام مي دهند انجام مي دهند و انجام آن را دوست دارند. بنابراين، ممکن است اعلام مأموريت ها و ارزش ها روي کاغذ ساده به نظر برسد. اما براي معنادار بودن آن ها، شرکت بايد مايل باشد آنها را به چيزي تبديل کند که داراي ارزش و تأثير واقعي باشد.
يکي ديگر از رازهاي فرهنگ سازماني گوگل آشنايي با کارهاي تيم خودتان است. در گوگل، مشارکت هاي مثبت با سهام شرکت پاداش مي گيرند. واقعا که وسوسه انگيز است. اما اشتباهات انجام شده توسط تيم نيز به عنوان چيزي براي بزرگداشت ديده مي شود. لري پيج، يکي از بنيانگذاران گوگل، توضيح مي دهد که وقتي در شرکتي هستيد که مايل است براي نوآوري ريسک کند، نشانه خوبي است که اشتباهات رخ مي دهد! آنها ايده هاي جديد ايجاد مي کنند و سازمان را توسعه مي دهند.
در فرهنگ سازماني گوگل، مديران هر هفته جلسه اي برگزار مي کنند. در آنجا کارمندان از سراسر جهان در مورد مهم ترين سوالاتي که بايد به آنها پاسخ دهند رأي مي دهند. تبادل اطلاعات و ايده ها در جلسات هفتگي از اين قبيل شفافيت و فضاي بحث و گفتگو در شرکت ايجاد مي کند. با به روز نگه داشتن همه افراد در مورد آنچه اتفاق مي افتد و اينکه شرکت چه جهتي را دنبال مي کند، باعث مي شود همه افراد عضوي از جامعه گسترده تر باشند.
شرکت هايي که به اين نوع همکاري ها اهميت مي دهند و شفافيت را در بين کارمندان تشويق مي کنند. فضاي مثبت و ترازتري ايجاد مي کنند. در نتيجه، افراد از توليد و مشاغل بيشتري برخوردار مي شوند.
?
اولين اصل طراحي UI تمرکز بر روي کاربران است. استفاده از رابط کاربري خوب آسان و طبيعي است. از سردرگمي کاربر جلوگيري مي کند و آنچه را که کاربر نياز دارد انجام مي دهد.
شما بايد درک کنيد که کاربران شما چه کساني هستند و همچنين درک کنيد که آن ها مي خواهند چه کاري انجام دهند. بهترين راه براي اين کار برقراري ارتباط با آن ها مي باشد. با مخاطبان خود مصاحبه کنيد و آن ها را بياموزيد و براي آنها طرح هاي UI بسازيد. يادگيري درمورد طراحي انسان محور به شما کمک مي کند تا به يک طرز فکر صحيح دست پيدا کنيد. تا ابتدا روي افراد تمرکز کنيد، دوم اينکه طراحي کنيد.
هدف از رابط کاربري اين است که به کاربر امکان تعامل با وب سايت يا نرم افزار را بدهيد. از هر چيزي که کاربر را گيج مي کند يا به تعامل آن ها کمک نمي کند اجتناب کنيد.
بسيار آسان است که بيش از حد از حد مجاز عبور کنيد و لايه هاي غيرضروري به رابط اضافه کنيد: دکمه هاي اضافي، گرافيک، گزينه ها، پيوست ها کاربر براي رسيدن به اصل موضوع مجبور است همه اين ها را بگذراند. براي جلوگيري از آن، طراحي رابط کاربر بايد کنترل مستقيم و طبيعي باشد.
رابط کاربري بايد آنقدر نامرئي باشد که کاربر احساس کنترل مستقيم بر روي آن را داشته باشد.
فعاليت ها را ساده کنيد تا در حداقل مراحل ممکن انجام شود. هر صفحه بايد يک فو اصلي داشته باشد. به عنوان مثال ، هدف اين مقاله اين است که شما ان را بخوانيد و اميدواريم از آن لذت ببريد و از آن بياموزيد. اين نيست که آن را در توييتر به اشتراک بگذاريد يا از طريق ايميل به يک همکار خود ايميل بزنيد.
عملکرد اصلي را در جلو و مرکز خود نگه داريد و اقدامات ثانويه را در صفحات ديگر قرار دهيد يا وزن بصري کمتري به آن ها بدهيد.
يکي ديگر از اصول مهم طراحي UI حفظ سادگي در طراحي است. اينکه شما يک طراحي مدرن داشته باشيد خيلي عالي است. اما اين را نيز درنظر داشته باشيد که هيچ گاه يک طراحي کلاسيک از مد نمي افتد. رابط کاربري بايد ساده و ظريف باشد. همچنين کاربر بتواند به راحتي از آن استفاده نمايد.
درباره این سایت